جزوه ی اربعین و گفتگو از وحی الهی که متن آن در زیر آورده شده است و همچنین نسخه ی pdf آن نیز ضمیمه گشته و فایل صوتی که استاد موسویان شرح این جزوه را داشته اند در ادامه موجود است:

اربعین و گفتگو از وحی الهی

1. ما بايد متوجه روحي باشيم که به اراده‌ي الهي در زمانه‌ي ما در حال جاري‌شدن است و حرکات و سکنات مردم از آن خبر مي‌دهد، تا بتوانيم تأثيرگذار باشيم. همه‌چيز خبر از آن مي‌دهد که دوره‌ي بي‌ديني گذشته است و تاريخ آينده را دين‌داران شکل مي‌دهند ولي نه با قرائت روشنفکري غربي، بلکه با قرائت انبياء که نظر به مردم دارند. بايد بفهميم دست و دل مردم در اربعين‌ها به چه تاريخي اشاره دارد تا گرفتار بي‌تاريخي نباشيم.
2.  قرآن به رسول خداf مي‌فرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»(نحل/۴۴) اي پيامبر! ما قرآن را بر تو نازل کرديم تا آن‌چه بر مردم نازل شده است را تبيين کني.یا در سوره‌ي آل‌عمران مي‌فرمايد: اي پيغمبر! بگو؛ «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا»(آل عمران/ ۸۴) ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده ايمان آورديم. نمي‌گويد به آنچه بر من نازل شد ايمان آوردم.
3. خداوند در آیه‌ی ۵۲ سوره‌ی آل‌عمران می‌فرماید: «فَلَمَّا أَحَسَّ عيسى‏ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاري إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»؛ تا این‌جا خبر از سخنانی است که بین حضرت عیسی(ع) و حواریون انجام شده، ولی در آیه‌ی ۱۱۱ سوره‌ی مائده می‌فرماید: «وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بي‏ وَ بِرَسُولي‏ قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ». ملاحظه کنید چگونه خداوند در آن تاریخ برای دگرگونی حاکمیت بنی‌اسرائیل نه‌تنها به حضرت عیسی(ع) وَحی می‌کند، بلکه به یاران حضرت نیز یک‌نوع وَحی می‌شود تا شعور لازم جهت فهم اراده‌ی الهی در آن تاریخ را در خود حسّ کنند و با حضرت عیسی(ع)یک‌نوع همسنخی جهت ظهور تاریخی جدید داشته باشند.
4. بزرگان فکر و اندیشه با نظر به آیات فوق متذکر می‌شوند: تحولات تاریخی ابتدا در دل‌ها رخ می‌دهد و از این جهت دل‌ها دگرگون و خواستن‌ها عوض می‌شود زیرا دل‌ها متأثّر از اراده‌ی خاص حضرت حق در دوران خود می‌باشند و وظیفه‌ی اندیشمندان، که آن‌ها نیز از تجلیات اراده‌ی الهی متأثّرند، متذکّرکردن انسان‌ها است در راستای اراده‌ی الهی، تا سستی و تنبلی و امیال نفس امّاره، مردمان را از تجلّیات الهی محروم نکند.
5. نبايد حرکتي را که در اين تاريخ در اربعين ظهور کرده است با يک نگاه محدود تعريف کرد و در همين رابطه بايد گفت؛ اين حرکت در عين آن‌که يک حرکتِ خودجوشِ اجتماعي است، حرکتي است که خداوند آن را بر قلب مردم إشراق نموده و هرکس به اندازه‌اي که بخواهد در اين تاريخ، خود را با اراده‌ي الهي تطبيق دهد در ذيل آن قرار مي‌گيرد.
6. وحی و اشراق الهی یک حقیقت همه جانبه و کامل است که عقل جزء نگر نمی تواند عظمت آن را بیابد. درک وحی انسان های ذو ابعاد طلب می کند. وحی یک امر وجودی است که هر کس از ساحت خود به آن نظر می کند و بُعدی از آن را می یابد. به همین جهت وحی دارای بطونی است که تا قیامت با توجه به ظرفیت و وسعت افراد بطنی را برای منتظر کشف آن، می گشاید.
7. اندیشه اندیشمندان به هر زبانی، نظر به آن حقیقت دارد؛ و بُعدی از ابعاد پنهان آن حقیقت را بیان می کند. فرقی نمی کند چه کسی باشد ، مومن یا غیر مومن؛ به همین جهت فرمودند امام (ع): خُذِ الحِكمَةَ أنّى كانتْ ؛ فإنَّ الحِكمَةَ تَكونُ في صَدْرِ المُنافِقِ فتَلَجْلَجُ في صَدرِهِ حتّى تَخْرُجَ ، فتَسْكُنَ إلى صَواحِبِها في صَدرِ المؤمنِ . حكمت را هر كجا باشد فرا گيريد ؛زيرا حكمت در سينه منافق مى باشد، و پيوسته ناآرام است تا از آن جا خارج شده در سينه مؤمن، در كنار همگنان خود آرام گيرد.
8. هرکسی مجلی فیضی خاص در عالم هستی است ( الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق) و لذا کافیست با چشم و نظر به وحی به حرکت هایی مثل اربعین توجه کنیم تا در بستر گفتگو و مباحثه مومنین حقیقت هایی متجلی شود و ابعادی ظهور کند، که عقل ها جزء نگر در نظر به آن متحیر می مانند.
9. آزاد اندیشی غیر از مناظره است بلکه آزاد اندیشی نظر به ابعاد مغفول مانده از حقیقت است. کافی است فکر و اندیشه خود را نهایت مسئله ندانیم و منتظر باشیم تا فرج و گشودگی[۱] محقق شود( انتظار الفرج من الفرج) و جریان های خود جوش مردمی آنچه به آنها در تاریخشان الهام می شود را به ظهور برسانند.
10. تنها انسانهایی که نظر به جمع دارند و مافوق نگاه مدرن زده، خود را از انحصار طلبی بیرون نگه داشته اند می توانند با روحیه ایثار حقایقی را کشف کنند و به جامعه خبر دهند که؛ افضل من انبیاء بنی اسرائیل اند. آری حقیقت در جماعت است که ملائکه الهی از نظر به اسم الله عاجزند و از حساب آن قاصر. وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ.
11. با این اربعين تعرّض انسان به اومانيسم و تقليل گوهر آدمي، شروع شده است و چيزي در انسانِ اين تاريخ رخ داده و بر هستي او حاکم گرديده که ديگر نمي‌تواند در تاريخي زندگي کند که قوام آن را اومانيسم شکل داده است. جرياني که با اربعين شروع شده طوری است که زمینه ساز حضور شيعه در معادلات جهاني مي‌شود و تا تحقق تمدن اسلامي و عبور از فرهنگ استکباري توان پيشرفت دارد.
12. در حماسه‌ي اربعين حسيني رفتارهايي از تمدن‌سازي شيعه ظهور مي‌کند که هرگز به چشم فرهنگ غربي نمي‌آيد، از مردان و زنان محترمي که با پاي پياده خود را به ساده‌ترين شکل در انبوه جمعيت غرق کرده‌اند تا از اَنانيت خود هيچ‌چيز باقي نگذارند تا خادمان زوّار که با اندک بضاعت خود در خدمت زوّار قرار مي‌گيرند همه در حال نشان‌دادن اهدافي براي زندگي ديني هستند
13. فرهنگ مقابله با انبياي الهي هميشه فرهنگ کمّيّت‌گرا بوده است و دشمنان انبياء هميشه به کمّيّت‌ها اميدوار بوده‌اند و نه به کيفيت‌ها و به امور الهي و معنوي. همیشه بن‌بست مربوط به فعاليت‌هاي مادي و کمّيت‌گرا است. روح کيفيت‌گراي جهان اسلام و شيعه که در دويست سال اخير گمان مي‌کرد با واقع‌شدن در فرهنگ مدرنيته مي‌تواند آن روح و روحيه را ادامه دهد، متوجه شده با رشد فرهنگ مدرنيته عملاً روح کيفيت‌گرا به حاشيه مي‌رود لذا بين کيفيت‌گرايي اسلامي و فرهنگ کمّيت‌گراي مدرنيته حالت تقابلي به ظهور آمد.باید شعف زندگی در نگاه کیفی را در اربعین بیابیم تا یاس ازتمدن مدرن و زندگی بدون امام زودتر محقق شود.

[۱]  جناب حافظ:   خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم      به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم