مشورت مسیر طلبگی
سلام علیکم.حاج آقا من ... هستم.من رو میشناسید. تو حسینیه ی ناصربن علی،قبل از نماز باهاتون صحبت کردم راجع به دروس حوزه و تهدیب نفس.فکر کنم دیگه منو یادتون بیاد.
متاسفانه چون در حوزه ی... تحصیل می کنم نمی تونم در جلسات هفتگی ای که در گلپایگان برگزار می کنید شرکت کنم تا با شما راجع به مشکلاتم در مسیر طلبگی بیشتر صحبت کنم.این بود که گفتم از این طریق مشکلاتم را با شما در میان بگذارم.
راستش حضوری روم نشد یه چیزی رو بهتون بگم، اونم اینه که از فشار جنسی رنج می برم، یک راهکار عملی راجع به کنترل این غریضه بفرمایید.
سوال دوم:راجع به هدف داشتن در حوزه، نظریه های متفاوتی هست.آقای طاهر زاده معتقدند که احتیاج نیست که طلبه در اول راه برای خودش هدف معین کند، بلکه این مسیر را به خوبی طی کند و خدا در آخر به دلش می میاندازد که چه باید بکند.
ولی برخی بر این باورند که از ابتدا باید برای خودمان هدف خاصی در زمینه ی تبلیغی تعیین کنیم و برای رسیدن به آن هدف تلاش کنیم.
کدام یک از این نظریه ها درست است؟
از کجا باید بفهمیم که استعداد تبلیغی یمان در چه زمینه ای هست؟ و نیاز جامعه به چه است؟
روحیات من اینگونه است، با توجه به اینها بفرمائید که در چه مسیری از تبلیغ دین باید گام برادارم:
دست به قلمم خیلی عالی است و مقاله ای هم در زمینه ی ماهیت موسیقی نوشتم و اساتید هم با توجه به این مقاله ام گفتند که تو دست به قلمت خیلی خوب است و در این زمینه گام بردار.
روابط اجتماعی ام خیلی ضعیف است ولی علاقه ی بسیار شدیدی به ارتباط با جوانان دارم و دوست دارم در اینده با لباس روحانیت وارد حیطه ی معلمی شوم.
در زمینه تحقیق و پژوهش پیرامون هر مسئله ی دینی خیلی استعداد دارم، اصلا دست به قلم که می برم، معارف جالبی به ذهنم می آید و روی کاغذ می نویسم.حتی اخبار شبانگاهی را بر روی دفتر خاصی می نویسم و خودم به زبان خودم تحلیل می کنم.سخنان رهبری را همینطور، سخنان دیگر بزرگان هم همینطور روی کاغذ می نویسم و تحلیل می کنم.
نطق بیانم هم خیلی خوب است فقط در جمع، استرس می گیرم که طبیعی است و پس از مدتی حل می شود.
حاج آقا، مدام در فکر و اضطراب و پریشانی خاطر هستم که پس از پایه شش من باید چه کنم و سراغ چه نوع خدمتی به دین خدا بروم
چگونه باید برای خودم هدفگذاری کنم که دچار اشتباه نشوم؟
در ضمن آنقدر از این راه و خطر هایش می ترسم که مدام در حال پیگیری رفتن به دفاع از حرم هستم.
استاد چندین سال است که دلم می گوید برو سوریه
ولی عقلم می گوید وظیفه ات در اینجاست.به حرف کدامشان گوش کنم؟دل یا عقل؟
1- بهترین راه کنترل غریزه جنسی ازدواج است و در صورت فراهم نبودن شرایط، مشغولیت به ورزش - سیر مطالعاتی - حضور در جمع و برنامه داشتن، نقش بسزایی در کنار توسل، حضور در جلسات علماء و امام زاده ها دارد.
2- بی هدف بودن نظرِ استاد نیست؛ بلکه می فرماید در ابتدای طلبگی با بندگی، راه برایش مشخص میشود «وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ» {سوره عنکبوت آیه 69}. حال چه انسان بخواهد مرجعیت دینی داشته باشد یا مبلغ بشود ... باید در ابتدای کار ادبیات را خوب بخواند و اگر در هیچ مسیری نمی تواند، باید با پشت کار و اراده ی قوی قدم بگذارد و مؤثر باشد.
3- اگر میخواهید انتخاب متناسب با خودتان را انجام دهید باید نسبت به زمانه خود آگاهی پیدا کنید همانطور که مقام معظم رهبری(حفظه الله) در سیزده شهریور سال 93 در جمع خبرگان رهبری فرمودند: «ما به مسائل جهانى و مسائل منطقهاى و از جمله مسائل کشورمان، باید نگاه کلان و جامع داشته باشیم؛ این نگاه کلان، به ما معرفت و بصیرتى را عطا میکند که اولاً موقعیت خودمان را، جایگاه خودمان را، ایستگاه خودمان را در وضع کنونى بازیابى کنیم و بفهمیم در چه وضعى قرار داریم؛ بعد هم به ما تعلیم میدهد که براى آینده چه باید بکنیم.»