اربعین؛همت و عزم اصلاح تاریخ خود
جزوه ی اربعین؛ همت و عزم اصلاح تاریخ خود که توسط استاد موسویان نوشته شده است؛ (همراه با سخنرانی استاد موسویان که به شرح جزوه پرداخته اند) را می توانید از لینک زیر دریافت نمایید:
اربعین همت وعزم اصلاح تاریخ خود
- رسالت و بار مسئولیت الهی به دوش انسانهایی قرار می گیرد که همت و عزمی بالاتر از روح زمانه خود را داشته باشد. آری حضرت آدم u چون عهد خود را فراموش نمود، خداوند در شأن او می فرمایید:« وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلي آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً »[۱]و به تحقیق ماپیش از این ، از آدم پیمان گرفته بودیم ولی او فراموش کرد و ما در او عزم و پایمردی ندیدیم . پس بدان قدر و منزلت هر کسی به همت و عزم اوست. قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ[۲] یا داریم: «ما رَفَعَ أمْرَءٌ کَهِمَّتِه» [۳]هیچ چیز انسان را به مانند همت او بلندمقام نمىکند.
همت بلند دار که مردان روزکار از همت بلند به جایی رسیده اند
- آنانکه عزم خروج از بن بست تاریخی را دارند ، می دانند دنیای کثرت زده و شجره منهیه چگونه باعث هبوط انسان می شود. آری باری بس بزرگ و عظیمی بردوش انسان می آید که این بار را جز با نظر به مصلح دین یعنی امام حسین u نمی توان برداشت. «إِنّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَلا ظالِمًا» من نه برای تفریح و نه خوشگذرانی و نه ستمگرانه و نه مفسدانه این حرکت را راه نینداختهام، بلکه این قیام تنهای تنها به این خاطر است که: «وَإِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى»[۴] خواستهام راه اصلاح را در امت جدم پیگیری کنم. واژهی «طلب» گویای پیگیری و دنبال کردن است تا زمانی که کار به سرانجام رسد. همت و عزمی خاص برای اصلاح جامعه و تاریخ خود.
- کربلا مخصوص حسینu و یاران اوست تا به تاریخ راه خروج از بن بست ها را متذکر شود و اربعین سنت آنانی است که در نظر به عاشورا نظر به عهد خود می بندند و به جمع مصلحین می پیوندند که حضرت امام صادقu فرمودند: حَتَّى إِذَا صَارَ فِي الْحَائِرِ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِينَ الْمُنْتَجَبِينَ[۵]. آری طلب اصلاح گری در تاریخ بزرگترین هدیه خدا ست که جز به دلسوزان بشریت نمی دهد.
بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار این موهبت رسید ز میراث فطرتم
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش در عشق دیدن تو هواخواه غربتم
دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم
دورم به صورت از در دولتسرای تو لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم
حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جان در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم
- سالک در مسیر رسیدن به زندگی توحیدی خود نمی تواند رنگ کثرت ها را بپذیرد . و مداوم منتظر است خدا به نور اسم هادی خود در تاریخ طلوع کند. سالک در مسیر بندگی خود مانند سفر موسیu و یوشع بن نونu که به دنبال خضر نبیu می گردند می داند آنچه را منتظرش بوده نشانه ای دارد و هنگامی که یوشعu از حرکت عجیب ماهی می گوید حضرت موسیu می فرماید:« قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا»[۶] آنجا بود که گمشده خود را یافت: « وَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا ».
یعقوبu که می داند انتظار او بی نتیجه نیست با نشانه گمشده خود بینا می شود « فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا ۖ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ »[۷] پس چون مژده رسان آمد آن [پيراهن] را بر چهره او انداخت پس بينا گرديد گفت آيا به شما نگفتم كه بيشك من از [عنايت] خدا چيزهايى مى دانم كه شما نمیدانید.
- آنانکه عمری در ظلمات غرب به دنبال راه نجاتی مافوق عقل های حسی زده می گشتند، امروز حال دلدادگی مردم و خشوع خادمان حسینی در اربعین را همان نشانه ی حق برای تغییر زمان می دانند. آری نشانه هایی که چشم را به راهی می گشاید که بصیرت عالم را با خود خواهد داشت. اینجاست که سالک ندا می دهد: نگفتم انتظار بی نتیجه نیست .
- اربعین آنچنان بصیرتی ایجاد خواهد کرد، که مردم از مسیری که رفته اند مانند برادران یوسف توبه کنند و ندا سر دهند: « قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ » آری استغفار وقتی محقق می شود که راه به غلط رفته اصلاح شود و مهدی به امت اسلامی بازگردد. به همین دلیل حضرت یعقوبu فرمود: « قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ » به زودی از درگاه خدا برای شما آمرزش میطلبم که او بسیار آمرزنده و مهربان است. آری : « لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسَّائِلِينَ »
- اگر از اجتماع عظیم مردمی در اربعین واقف شوی، همه آنچه را می بینی نشانه های نصرت الهی در تاریخ خواهی دید.نصرتی که اراده های قلبی مردم محقق می شود. از همین الان می توانی سوره روم را دوباره با اربعین بخوانی و فاتحه غرب را زیر لب زمزمه کنی : بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ* الم * غُلِبَتِ الرُّومُ* فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ
- چه زمینی از کربلا به تو نزدیکتر . در نظر به کربلاست که غلبه نهایی محقق می شود فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ آری زمان آن گشایش تاریخی فرا رسیده بیشتر از آنکه فکر کنی با اربعین راه به ما نزدیک شده. به زودی نشاط دیندارانی را خواهی دید که می دانند : إِذَا تَغَیَّرَ السُّلْطَانُ تَغَیَّرَ الزَّمَانُ [۸]؛ تا سلطنت تمدن غرب برداشته نشود نمی توان از زمان شهوت زدگی و کثرت زدگی آزاد شد .
- بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ آری طرحی مافوق طرح های بشری برای برون رفت از غرب نیاز است و آن فقط به نصرت حق محقق شدنی است. برنامه ها و نصرت حق شکست ناپذیر است و از طرف دیگر بستر ولایت مومنان را فراهم خواهد نمود.
- وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ. آری این و عده خدا بود که در سختی تقابل با فرهنگ غرب گشایش تاریخی با اربعین ایجاد می شود.يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ آنان که همه زندگی را در وسعت ظاهری آن می بینند، مطمئناً با هیبت دنیایی وقدرت قدرت طلبان ، شیفته آن می شوند و چه بسا طلب مداوم آنها رسیدن به آن زندگی باشد همانطور که خداوند نگاه مردم دنیا زده را به قارون اینگونه معرفی می کند:« فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ»[۹]
- غرض سوره وعده دادن قطعى خدا به يارى دين است، و اگر قبل از بيان اين غرض، مساله وعده غلبه روم را در چند سال بعد ذكر كرد، براى اين است كه مؤمنين وقتى ديدند كه وعده غلبه روم عملى شد، يقين كنند كه وعده ديگر خدا نيز عملى خواهد شد، و نيز يقين كنند كه وعده آمدن قيامت هم، مانند ساير وعدههايش عملى میشود، آرى عقل هر عاقلى حكم میكند كه وقتى خداى تعالى دو تا از وعدههايش را عملى كرد ساير وعدههايش نيز عملى میشود، و بايد از خطرهايى كه وعده آن را میدهد بر حذر بود. [۱۰]
- آری آن کس که جایگاه تاریخی خود را بشناسد می فهمد عزم دیگری باید کرد.
ای که در کوی خرابات مقامی داری جم وقت خودی ار دست به جامی داری
ای که با زلف و رخ یار گذاری شب و روز فرصتت باد که خوش صبحی و شامی داری
ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند گر از آن یار سفرکرده پیامی داری
خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی بر کنار چمنش وه که چه دامی داری
بوی جان از لب خندان قدح میشنوم بشنو ای خواجه اگر زان که مشامی داری
چون به هنگام وفا هیچ ثباتیت نبود میکنم شکر که بر جور دوامی داری
نام نیک ار طلبد از تو غریبی چه شود تویی امروز در این شهر که نامی داری
بس دعای سحرت مونس جان خواهد بود تو که چون حافظ شبخیز غلامی داری
[۱] سوره طه آیه ۱۱۵
[۲] حکمت ۴۷ نهج البلاغه
[۳] غررالحکم، ح ۱۰۲۷۱
[۴] مقتلالحسین، ص ۱۵۶
[۵]
[۶] سوره کهف آیه ۶۷ گفت اين همان بود كه ما مى جستيم پس جستجوكنان رد پاى خود را گرفتند و برگشتند
[۷] سوره یوسف آیه ۹۶
[۸] بحارالأنوار،ج۷۲ ،ص۳۵۸
[۹] سوره قصص آیه ۷۹- پس [قارون] با كوكبه خود بر قومش نمايان شد كسانى كه خواستار زندگى دنيا بودند گفتند اى كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما [هم] داده مى شد واقعا او بهره بزرگى [از ثروت] دارد
[۱۰] ترجمه الميزان، ج۱۶، ص: ۲۳